امروز بادوستان نمازجمعه به بازدید از غار خاصه تراش رفتم.صبح ساعت پنج ونیم حرکت کردیم وحدودساعت شش ونیم هفت رسیدیم به محل مورد نظر.این برای دومین بار بود که که قصد بازدید از این غار را داشتم.واقعا خیلی زیباست و هیجانی.برای بازدید از این غار باید به حالتهای مختلف حرکت کنیم سینه خیز ، نشسته، دولا واین باعث میشه لحظات خیلی خوب و بانشاطی فراهم بشه. همه چیز به خوبی پیش می رفت بداخل غار رفتیم به مناسبت ولادت امام زمان مولددیه خواندیم دست زدیم هنگام برگشت از غار جلوی دهانه غار عکس یادگاری گرفتیم و... اما مشکل از جایی شروع شد که من به اتفاق چند نفر دیگر راه دیگری را انتخاب کردیم و مشکل از اینجا شروع شد... .هرچقدر جلو می رفتیم راه بدتر میشد و شیب تندترمی شد سه تا از بچه از ادامه مسیر منصرف شدند و برگشتند من هم با یکی از دوستانم در موقعیتی قرار گرفتیم که نه راه پس داشتیم نه پیش.در ارتفاع بیست متری از زمین بر روی یک دیواره با شیب هشتاد هشتادو پنج متری مستاصل مانده ایم چه کنیم؟این یک طرف قضیه بود .از طرفی هم بچه ها که از جلوی ما رد می شدند می گفتند وای ... نیایید...خطرناکه این هارا می گفتند و استرس ما رو زیاد می کردند تا اینکه یک لحظه احساس کردم که فشارم افتاده و دیگه نمی تونم خودم را به جایی بند کنم دقیقادر این لحظه بود که دیدم چاره ای جز مرگ نیست وباید الوداع را گفت ولی با این همه حال صلوات میفرستادم تا این که یه مقداری اروم شدم .خلاصه اقا مهدی و حاج مهدی خودشان را به ما رساندند و راهنماییها شروع شد نفر اول رفت پایین وحالا نوبت به من رسید اول می گفتم نمی شه نمییام ولی دیدم که نه باید ریکس کرد و این چند متر راباید بروم پایین .دل را زدم به دریاوحرکت را آغاز کردم لحظات لحظات سختی بودولی با صحبتهایی که از پایین به من می گفتندکه پاها و دستهاییم را کجا بگذارم وشروع کردم به پایین امدن از یک دیواره که فقط جای دست و پاهاییم به اندازه حدود ۵سانتی متر بود. تا اینکه در اخر پای راستم را دست چپ حاج مهدی وپای چپم را روی دست اقا مهدی گذاشتم وبه سلامتی پایین امدم .
با این اتفاق تبعیت محض از رهبری گروه،رهبری جامعه برایم مشخص شد واقعا باید تبعیت کنیم ان هم تبعیت بی چون وچرا.یاد این حدیث از پیامبر افتادم که میفرمایند.(قریب به این مضمون)اگر دونفر به مسافرتی می روند یک نفر رهبر شود دیگری تبعیت کند.

این روزها مشغول مطالعه کتاب "قالب تشکل وتشکل غالب "بودم که چند روز پیش تمام شد.خیلی از خواندن این کتاب لذت بردم.مخصوصا از بخش رفتارهای نشکیلاتی ائمه معصومین که برایم خیلی جذاب بود.

نمیدونم چرا این چندوقت حس وحال وبلاگ نویسی را ندارم .خیلی دوست دارم از این حس وحال بیرون بیایم و زود به زود وبلاگم را به روز کنم.

بالاخره شاخ غول شکسته شد و باشگاه نجوم خردادماه رو برگزارکردیم. از همین جا از تمامی دوستانم که در برگزاری این باشگاه کمک کردند تشکر می کنم البته انتقاداتی هم به این جلسه شد که ان شاء الله در باشگاه این ماه با کمک دوستان برطرف خواهیم کرد.برای مشاهده گزارش این باشگاهاینجا کلیک کنید.

اقای احمدی نژاد روز چهارشنبه بعد از اخبار ۲۱گفتگوی خبری دارد فکر می کنم گفتگوی خیلی جذاب وچالشی از آب در بیایید خیلی دوست دارم از ابتدا این برنامه را رصد کنم و دیدنش را به شما توصیه می کنم چون حدود یک سال دوسالی هست که اقای احمدی نژادد می گوید در آخر می گوییم .امیدوارم آنچه بیان می شود به خیر وصلاح این نظام اسلامی باشد.ان شاءالله