- ۰ نظر
- ۲۲ آبان ۹۷ ، ۱۰:۲۷
این شعر رو خیلی دوست دارم تک تک عباراتش خیلی با معنیه و قشنگه. دیشب تو پست قبلی می خاسم بزارمش ولی پیاده کردنش یه کم زمان میبرد و امروز صبح پیادش کردم . واقعا هیچ چیز معلوم نیست، معلوم نیست سال دیگه باشیم یا نباشیم، معلوم نیست لیاقت و توفیق نوکری کردن داشته باشیم، معلوم نیست توفیق کربلا داشته باشیم و...
دلم دوباره از غم شده آکنده
تاسال بعدی که مرده و کی زنده
خدانگهدار سینه زنا
خدانگهدار روضه خونا
خدانگهدار هیئتی ها
یادش بخیر روضه های شب اول ماه محرم
قشنگترین دقیقه ها که چشمامون میبارید از غم
منم و هوای تو،هوای قشنگترین دقیقه ها
منم و هوای تو،هوای سینه زدن تو کربلا
منم و هوای تو، هوای نگاه به گنبد طلا
منو ازخودم بگیر
خودتا ازم نگیر
آخه من بدجوری آقا به تو وابسته شدم
پیشتم نزدیکتم
دورم از تو پیشتم
آقاجون خودت بگو من از کدوم دسته شدم
دلمو جلابده
باز یه کربلا بده
به خدا من از همه غیر خودت خسته شدم
زندگیم حرم حرم حرم
می بریم حرم حرم حرم
اگه نبودم به جام عزاداری کنید
شب عاشورا جای منم زاری کنید
خدانگهدار آی نوکرا
خدانگهدار پیرغلاما
خدانگهدار چایی ریزا
از خاطر من نمیره اونا همه لطف و کرم را
عجب صفایی داشت آقا شعر سحر های حرم را
سحر های حرم عجب صفایی داره
سحر های حرم شور و نوایی داره
سحرهای حرم حال و هوایی داره
الهم ارزقنا زیاره کربلا
پیرهن سیامو با گریه از تن میکنم
یادم نمیره با گریه کردم به تنم
خدانگهدار کتیبه ها
خدانگهدارسیاهی ها
خدانگهدار عزادرا
کویر خشکم میدونی تو بارونی روی سر من
بیا شب اول قبر خیلی آقا منتظرم من
کویرم تو بارونی سایته ابر من
شب اول قبرمه لحظه جبر من
بعد عمره سینه زنی پای روضت آقا
میدونم که میای شب اول قبرمن
حسین یا حسین یا حسین یا حسین
امشب شب اول ماه ربیع الاوله.بالاخره دوماه عزاداری ماه محرم و صفر 1430 تموم شد و برای همیشه به تاریخ پیوست؛ اینکه چقدر تونستیم نوکری کنیم و چقدر مورد قبول واقع باشه الله اعلم...
این هم دست خط برجای مانده از مادرم که چند وقت پیش به دفترچه یادداشتش برخوردم که در صفحه اول دفترچه اش این یک بیت شعر رو نوشته بود پیش خودم گفتم بی مناسبت نیست در شب وداع از ماه صفر این دست خط رو در وبلاگم منتشر کنم.مادرم به مطالعه و نوشتن علاقه خاصی داشت یادمه در سفر حج واجب که در سال 75 داشتند باوجود اینکه هنوز چهل روز نشده بود که در غم از دست دادن پدرشون بودند یک دفتر چهل برگ سفرنامه حج شون را در مکه نوشتند دقیقا یادمه که در بخشی از سفرنامه شون حتی به ابعاد کعبه هم اشاره کرده بودند و اینقدر دقیق به جزئیات توجه کرده بودند ؛ شاید در آینده قسمتی از آنها را منتشر کنم.