یادداشتهای شخصی احمدرضارحیمی

"بسم رب الشهدا و الصدیقین"
در پانزدهمین روز از ماه خدا در یکی از سالهایی که فرزندان آقا روح الله سودای آسمانها را داشتند به جرگه زمینیان پیوستم. آشنا به علوم آسمان و زمین و علاقمند به تاریخ معاصر ایران.این علاقه من را به سیاست کشاند ولی اهل سیاست نیستم، معتقدم سیاست "اهل"خودش را دارد و ما "اهلیت"آن را نداریم.منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستم.
arrahimi@chmail.ir
اینستاگرام
https://www.instagram.com/ahmadrrahimi

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

یادداشت امشب: دست خط مادرم

پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۰ ب.ظ


امشب شب اول ماه ربیع الاوله.بالاخره دوماه عزاداری ماه محرم و صفر 1430 تموم شد و برای همیشه به تاریخ پیوست؛ اینکه چقدر تونستیم نوکری کنیم و چقدر مورد قبول واقع باشه الله اعلم...

این هم دست خط برجای مانده از مادرم که چند وقت پیش به دفترچه یادداشتش برخوردم که در صفحه اول دفترچه اش این یک بیت شعر رو نوشته بود پیش خودم گفتم بی مناسبت نیست در شب وداع از ماه صفر این دست خط رو در وبلاگم منتشر کنم.مادرم به مطالعه و نوشتن علاقه خاصی داشت یادمه در سفر حج واجب که در سال 75 داشتند باوجود اینکه هنوز چهل روز نشده بود که در غم از دست دادن پدرشون بودند یک دفتر چهل برگ سفرنامه حج شون را در مکه نوشتند دقیقا یادمه که در بخشی از سفرنامه شون حتی به ابعاد کعبه هم اشاره کرده بودند و اینقدر دقیق به جزئیات توجه کرده بودند ؛ شاید در آینده قسمتی از آنها را منتشر کنم.


  • ۹۷/۰۸/۱۷
  • احمدرضا رحیمی

نظرات  (۱)

الهی....روحشان شاد وقرین الطاف پروردگارو هم جوار پسربزرگوار بانوفاطمه
پاسخ:
ان شاء الله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی