یادداشت روز ۴ فروردین ماه ۱۴۰۴
امروز به لطف نخوابیدن یک روز رضایت بخش برایم بود. دو هزار کلمه نوشتم. خیلی با حال بود. از آزاد نویسی به یادداشت نویسی و از یادداشت نویسی به رونویسی و دوباره به یادداشت نویسی.
در آزاد نویسی امروزم این جملات را نوشتم:
1) نوشتن پنجره ای است که وقتی به سویت باز شد می توانی خودت را از حرف های دیگران نجات بدهی.
2) نوشتن تنها پنجره ای است که اگر خودت را از آن بیرون بیندازی سقوط نمی کنی صعود می کنی!
3) من هم مثل بقیه نویسندگان باید کلمات مثل تیله توی دستم قِل بخورد روی صفحه کاغذ بنشیند.
4)نمی خواهم آزاد نویسی را مهندسی کنم نباید از قبل فکر کنم که چه می خواهم بنویسم. باید همان لحظه که قلم برمی دارم، قلم روی کاغذ بلغزد. از فکر کردن تا نوشتن باید در کسری از ثانیه اتفاق بیفتد.
5) آزاد نویسی برای فی البداهه گویی بنظرم خیلی خوب است. یک ورزش فی البداهه گویی است.
6) اگر احساس می کنی کوچه نوشتنت تنگ و باریک است باید با لودر آزاد نویسی آن را عریض کنی.
- ۰۴/۰۱/۰۵
اصل نوشته ها را اینجا نوشتن جایش خالی است