یادداشت روز ۸ فروردین ماه ۱۴۰۴
گاهی وقتها باید دگم بود. البته دگم در ارزش ها. واضح تر بگویم اینکه در ارزشها به گونه ای ثابت قدم باشی که برخی تحلیل های به ظاهر درست نتواند در تو تردید ایجاد کند. بیشتر از این توضیح ندهم. امان از وقتی که زیاد می دانیم امان از وقتی که ادعای زیادی دانستن داریم و امان از وقتی که توهم دانستن داریم.
آزادنویسی های امروز من:
۱) من در سنگر نوشتن می مانم تا اگر یک لحظه جمله ای ناب به ذهنم خطور کرد در کمینش بنشینم و آن را از ذهن پرتلاطم خودم صید کنم.
۲) نوشتن مثل درختی که از ریشه تغذیه می کند باید ریشه در فضایل اخلاقی داشته باشد تا جمله جمله آن میوه دهد.
۳)رشد و ترقی در نوشتن بی سر و صداست یعنی خودت هم متوجه نمی شوی برای همین خیلی ها نمی توانند آن را درک کنند و از نوشتن دلسرد می شوند و بدبختی آنها همین است نمی فهمند در حالیکه در مسیر رشد و کمال هستند.
۴) یادداشت نویسی روزانه یعنی خودافشایی. یعنی تمام کارهایت را ویترین کلمات و جملات بگذاری و مردم از طریق جملات تو را ببینند. ولی می توان یادداشت را طوری نوشت که خودافشایی نباشد و آن اگر تبدیل به یک جستار شود. در جستار دوز خودافشایی خیلی پایین می اید.
۵) نوشتن یک ارزش است. نوشتن یک فضیلت است.
۶) از وقتی که روزانه نویسی می کنم انگار یک گوهری به من داده اند که وظیفه دارم از آن محافظت کنم و شرط محافظت از آن هم روزانه نویسی است.
۷) دوست دارم معتکف نوشتن شوم. یعنی روزی چهر ساعت، پنج ساعت، یک روز یا یک هفته در اتاق را ببندم و فقط بنویسم. با آرامش. هیچ کس مزاحمم نشود حتی قضای حاجت.
۸) وقتی آن چیزی را بنویسی که مورد رضای پروردگار باشد این نوشتن می شود عبادت. نوشتن در راستای رضای پروردگار نوعی عبادت است.