یادداشتهای شخصی احمدرضارحیمی

یادداشتهای شخصی احمدرضارحیمی

"بسم رب الشهدا و الصدیقین"
در پانزدهمین روز از ماه خدا در یکی از سالهایی که فرزندان آقا روح الله سودای آسمانها را داشتند به جرگه زمینیان پیوستم. آشنا به علوم آسمان و زمین و علاقمند به تاریخ معاصر ایران.این علاقه من را به سیاست کشاند ولی اهل سیاست نیستم، معتقدم سیاست "اهل"خودش را دارد و ما "اهلیت"آن را نداریم.منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستم.
arrahimi@chmail.ir
اینستاگرام
https://www.instagram.com/ahmadrrahimi

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

شب جمعه و کربلا...

جمعه, ۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۵۹ ق.ظ


هر زمان از چشمت افتادم «حسین» آمد کمک
بسکه این اربابِ ما خیرش به رعیت می‎رسد

حاجیان دیگر هوای کربلا دارد حسین
بوی اسفند محرم، بوی هیئت می‎رسد

تا محرم چند روزی مانده، یعنی زنده‎ایم؟
راستی عمرم به عاشورای حضرت می‎رسد

  • احمدرضا رحیمی

نظرات  (۱)

از ازل قلبم را به نام زهرا زدند، راضیم که احساسم و روحم به نام ویاد بانوی دوعالم باشد، بانویی که همیشه دلیلی بوده برای زیباترین و شادترین وقایع زندگی من....ثمره زندگی بانو ،همه ی هستی مجنون من است ومن به لیلایی این مجنون می بالم...امیددارم زندگیمان در پرتو رخشان حسین بن علی جان گیرد و هرروز عمر زندگیمان پربرکت تر از قبل باشد که این خاندان بخشندگیشان عالمگیر است...چراکه کمیت عمر بهایی ندارد ومن کیفیت آن را طلب دارم..
پاسخ:
سلام عزیزممم
مثل همیشه زیبا ، پرمحتوا و البته دوس داشتنی
ممنونم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی