یک نگو نشان بده بی نظیر!
مجموعه داستان های " یادداشت های یک پزشک جوان " اثر میخاییل بولکاگوف را اوایل این ماه خواندم. این مجموعه بر اساس واقعیت نوشته شده و تجربیات بولکاگوف در اولین روز هایی است که پس از اتمام دانشگاه در بیمارستان یک روستای دور افتاده به عنوان تنها پزشک مشغول به کار می شود.
در صفحه 118 این داستان نویسنده به بهترین وجه از تکنیک نگو نشان بده بهره جسته و به جای اینکه بگوید به بیمارستان رسیدم این گونه رسیدن به بیمارستان را توصیف می کند:
"با دیدن این نور قلب تنهاییم آرام گرفت و هنگامی که دیگر فانوس با قوت بیشتری جلو چشمانم می درخشید، هنگامی که شعله اش بزرگ تر و نزدیک تر می شد، هنگامی که دیوار های بیمارستان از سیاه به سفید تبدیل شدند، هنگامی که پا به درون بیمارستان می گذاشتم ... "
من واقعا از این توصیف لذت بردم و برایم آموزنده بود و این نکته آموزنده را بهتر دیدم در قالب یک فرسته منتشر کنم. در ضمن در فرسته ای جداگانه به معرفی کامل این مجموعه خواهم پرداخت.
- ۰۳/۱۱/۱۴