یادداشتهای شخصی احمدرضارحیمی

"بسم رب الشهدا و الصدیقین"
در پانزدهمین روز از ماه خدا در یکی از سالهایی که فرزندان آقا روح الله سودای آسمانها را داشتند به جرگه زمینیان پیوستم. آشنا به علوم آسمان و زمین و علاقمند به تاریخ معاصر ایران.این علاقه من را به سیاست کشاند ولی اهل سیاست نیستم، معتقدم سیاست "اهل"خودش را دارد و ما "اهلیت"آن را نداریم.منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستم.
arrahimi@chmail.ir
اینستاگرام
https://www.instagram.com/ahmadrrahimi

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

قسمتی از یادداشت روز یازدهم زمستان

سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۳۶ ب.ظ

قسمتی از یادداشت این روز

زمستان/روز یازدهم

سه شنبه ۱۴۰۳/۱۰/۱۱

۰۸:۳۷)حدود دو سه هفته هست که یک بعداز ظهر یا شب آرام ندارم. یعنی همینطور بنشینم و یا کتاب بخوانم. همه اش مشغول یک کاری هستم. تقریباً ساعت نه، نه و نیم که می شود کم کم کارها کم می شود و می توانم بنشینم. اما چه فایده ای. خسته شده ام. از شدت خستگی فقط می خواهم بخوابم. عملا هیچ کار مفیدی نمی توانم بکنم. 

دیشب در اوج خستگی به محض اینکه فراغ بالی حاصل شد اول فرصت را غنیمت شمردم و رفتم سراغ تمرین رونویسی. یک صفحه ام را کامل نوشتم. هوس خواندن یک یادداشت کردم. کتاب یادداشتهای یک پزشک جوان اثر میخاییل بولگاکف را برداشتم. دوست نداشتم پشت میز بنشینم. رفتم روی تخت دراز کشیدم و یادداشت سیفیلیس را خواندم. بعد از اینکه تمام شد، کتاب را روی تخت گذاشتم و از هوش رفتم.

۱۳:۱۰) انسانها همیشه دنبال این بوده آن که به گذشته سفر کنند و دنبال ساخت ماشین زمان بوده اند و اما دریغ اینکه ماشین زمان را در اختیار داریم و به راحتی می توانیم به گذشته سفر و آن ماشین، نوشتن است

  • ۰۳/۱۱/۱۶
  • احمدرضا رحیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی