عمود728: موکب طلاب المقاومه الحسینیه
یادداشت شب دوم پیاده روی:یک شنبه 96/8/14
امشب هم یک شب رویایی شد.سخنران وقتی که آیت الله مهدوی عزیز باشه و مداح هم میثم مطیعی و موکب هم موکب شهدای گمنام دیگه نباید جز این انتظاری داشت...
ظهر یه اشتباهی که کردیم گفتیم پیاده روی را تااذان ظهر ادامه میدیم، اذان به هر موکبی که رسیدیم همانجا نماز میخانیم و استراحت میکنیم و همین اشتباه ما بود. سر ظهر هرجایی که رفتیم همه جا مملو از زوار بود چند جا رفتیم دیدیم که نه! فایده ای ندارد همه جا شلوغ است و چاره ای نداریم تا اینکه بالاخره در راهروی یکی از موکبها یه مکان کوچیکی پیدا کردیم فقط در این حد که بتوانیم یکم دراز بکشیم. راهرو منتهی میشد به محل وضوخانه و دستشویی! و دائما مردم در حال عبور و مرور بودندو اصلن نمیشد بخوابی. وقتی که این وضعیت را دیدیم تصمیم گرفتیم برای شب یک ساعت زودتر به یک موکب درس درمون که رسیدیم همونجا اتراق کنیم و استراحت کنیم. حدود یک ساعت و نیم مانده به غروب عمود 728 و بنر روبرویی آن کافی بود که منو میخکوب کنه
ایستادم تا مهدی و علی رسیدند؛گفتم نظرتون چیه که امشب اینجا بمونیم؟اونها هم موافقت کردندو به طرف موکب حرکت کردیم. موکب تقریباپر شده بود و فقط یه جای مناسب به اندازه ما سه نفر بود که ماهم از خدا خواسته رفتیم همونجا. از بچه های دست اندر کار پرسیدم که سخنران امشب کیه؟ گفتش ایت الله مهدوی اصفهانی؛ خیلی خوشحال شدم که امشب میتونم از بیانات ایشون استفاده کنم،صحبتهای ایشون خیلی خودمونی و دوست داشتنیه... خلاصه امشب هم به برکت روضه اهل بیت خیلی خیلی خوش گذشت.
الان ساعت11:45 شبه که این یادداشت را دارم مینویسم و تقریبا همه خوابند.الان از بیرون دارم میام دیشب این موقع تقریبا کسی پیاده روی نمیکرد جز تک توکی که اونها هم دنبال مکان استراحت می گشند ولی امشب تا این ساعت مردم گروه گروه داشتند به مسیر ادامه میدادنند
- ۹۶/۰۹/۰۵