یادداشتهای شخصی احمدرضارحیمی

"بسم رب الشهدا و الصدیقین"
در پانزدهمین روز از ماه خدا در یکی از سالهایی که فرزندان آقا روح الله سودای آسمانها را داشتند به جرگه زمینیان پیوستم. آشنا به علوم آسمان و زمین و علاقمند به تاریخ معاصر ایران.این علاقه من را به سیاست کشاند ولی اهل سیاست نیستم، معتقدم سیاست "اهل"خودش را دارد و ما "اهلیت"آن را نداریم.منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستم.
arrahimi@chmail.ir
اینستاگرام
https://www.instagram.com/ahmadrrahimi

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

تهدید تحدید جمعیت را جدی بگیریم!

دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۲۱ ب.ظ

یکی از مسائلی که در این چند سال اخیر مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشته اند مسئله افزایش جمعیت و تکثیر نسل می باشد.با یک نگاه میدانی در شاکله خانواده های ایرانی در مقطع کنونی ویک نگاه دور اندیشانه و آینده نگرانه در این خصوص، برای هر انسان هوشمند و دلسوزی زنگ خطر برای یک اتفاق ناگواری و نگران کننده در آینده نه چندان دور  به صدا در خواهد آمد. مسئله جمعیت را از هر منظری نگاه کنیم،یک امتیازبرای یک کشور و حکومت محسوب می شود و می تواند به لحاظ نظامی اقتصادی علمی فرهنگی تعیین کننده باشد.و این در حالی است که سلطه تفکر "فرزندکمتر زندگی بهتر " همچنان برخانواده ایرانی حاکم و ریشه دوانده و روز به روز هم مستحکم تر می شود و مثل اینکه برنامه ای برای خشکاندن این ریشه در دست اجرا نیست.مقام معظم رهبری در این زمینه فرمودند:"ما باید این را بدانیم چه‌کار داریم میکنیم. یعنی واقعاً این آسیبها را بفهمیم. مسئله‌ی جمعیّت. یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئله‌ی جمعیّت است؛ که من به آقای دکتر هاشمی هم به‌نظرم یک جمله‌ی کوتاهی گفتم، با آقای دکتر روحانی هم مفصّل صحبت کردیم؛ مسئله‌ی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئله‌ی جمعیّت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر میکنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.۱۳۹۲/۰۹/۱۹ " 
مقام معظم رهبری در خصوص سیاست کنترل جمعیت در دوران سازندگی فرمودند:  یکی از خطاهائی که خود ما کردیم - بنده خودم هم در این خطا سهیمم - این مسئله‌ی تحدید نسل از اواسط دهه‌ی ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دهه‌ی ۷۰ باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده ی حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد. ۱۳۹۱/۰۷/۱۹

 

برای مشاهده فایل با کیفیت اصلی اینجا کلیک کنید

آنچه که ضروری است باید فکری در این خصوص کرد و اقدامی عاجل، چرا که کوتاهی در این مسئله عواقب سنگینی را در پی خواهد داشت.باید ذهنیت مردم و علی الخصوص نسل جوانی که تازه تشکیل خانواده داده اند را نسبت به این مسئله عوض کنیم، بایدترویج سبک زندگی اسلامی به طور جدی در دستور کار قرار بگیرد،باید جوانان را نسبت به اتفاقی که در اینده خواهد افتاد مطلع کنیم و باید اراده ای قوی جهت فرهنگ سازی در این خصوص بوجود آید و این امر میسر نمی شود مگر اینکه از مساجد و منابر شروع شود. امروز باید مسجد جایگاه خودش را در مسئله جمعیت تعریف کند.مسجد باید خطر پیری جمعیت را به گوش مردم برساند وبرای مردم تبیین شود که یکی از نقاط اتکای دشمنان اسلام و انقلاب، کمی جمعیت و به عبارتی پیری جمعیت می باشد چونکه جمعیت پیر اهل مقاومت نیست،خلاق و نوآور نیست،اهل سازش است،سست اراده است، اهل تحرک و پویایی نیست،آرمانخواه نیست،نشاط اور نیست، و هزاران معایب دیگر که دشمنان را نسبت به تعدی و تجاوز به حکومت اسلامی وا می دارد. مقام معظم رهبری در این زمینه بیان کردند:"مسئله‌ى کاهش جمعیّت مسئله‌ى بسیار مهمّى است. براى آن دشمنانى که در اوائل صحبت اشاره کردم، بهترین چیز این است که ایران یک کشورى باشد با بیست سى میلیون جمعیّت که نصف این جمعیّت هم کهن‌سال و میان‌سال و ازکارافتاده باشند؛ این برایشان بهترین چیز است؛ [اگر] براى این برنامه‌ریزى بتوانند بکنند، حتماً میکنند، پول بتوانند خرج کنند، حتماً خرج میکنند؛ ما باید حرکتمان در مقابل این حرکت، حرکت صحیح و منطقى و خردمندانه و عالمانه باشد که خب خوشبختانه شنیدم در مجلس دوستان دنبال این قضیّه هستید و امیدواریم که خداوند به شما کمک کند.۱۳۹۳/۰۳/۰۴.بنابراین همانطورکه مبارزه با رژیم منحوس شاهنشاهی از مسجد شروع شد و منجر به انقلاب اسلامی شد؛باید مبارزه با پیری جمعیت را هم از مساجد شروع کنیم و یک انقلاب دیگر در جمعیت و تکثیر نسل بوجود بیایدو این امر نیازمند فرهنگ سازی می باشد.مقام معظم رهبری در خصوص فرهنگ سازی ،روحانیون را یکی از عوامل فرهنگ ساز در این زمینه معرفی کردند وبیان داشته اند"این مسئله‌ی افزایش نسل و اینها جزو مباحث مهمی است که واقعاً همه‌ی مسئولین کشور - نه فقط مسئولین اداری - روحانیون، کسانی که منبرهای تبلیغی دارند، باید در جامعه درباره‌ی آن فرهنگ‌سازی کنند؛ از این حالتی که امروز وجود دارد - یک بچه، دو بچه - باید کشور را خارج کنند. رقم صد و پنجاه میلیون و دویست میلیون را اول امام گفتند - و درست هم هست - ما باید به آن رقمها برسیم.۱۳۹۱/۰۵/۰۳

 

ایشان در بیان دیگری باز هم این وظیفه خطیر را به روحانیت ارجاع دادند و فرمودند: اشاره شد که بسیارى از سرمایه‌هاى گوناگون بین‌المللى صرف ایجاد رسانه‌هاى اثرگذار میشود، از قبیل ماهواره و اینترنت و موبایل و امثال اینها؛ دارند سرمایه‌هاى زیادى را صرف میکنند براى اینکه بر روى عقاید مردم و باورهاى مردم اثر بگذارند و اینها را درواقع از حیطه‌ى نفوذ نظام اسلامى و ارزشهاى اسلامى خارج کنند؛ که البته پادزهر آن هم این است که ما بتوانیم در سطوح مختلف، نسبت به باورها طرحهاى تبیینى و اقناعى داشته باشیم؛ علماى ما، سازمانهاى فرهنگى ما، سازمانهاى تبلیغاتى ما، گویندگان ما، صداوسیماى ما باید بتوانند این باورها را در ذهن مردم تثبیت کنند و تعمیق کنند که البته ارتباط مستقیم علما با مردم، یک عامل و عنصر بى‌بدیلى است؛ هیچ چیزى جاى این را نمیگیرد، هیچ چیزى؛ حتى صداوسیما که یک رسانه‌ى فراگیر است، نمیتواند جاى ارتباط مستقیم علما و متفکرین دینى را با مردم بگیرد.۱۳۹۳/۰۶/۱۳

"بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به‌نحو معقول و معتدل.۱۳۹۲/۰۸/۰۸"بدیهی است که مسجد و منبر به تنهایی نمی تواند در این مسئله ورود پیداکند و باید مجموعه دولت و صداوسیما در این زمینه گام های شایسته ای بردارند.دولت باید مشکلات ازدواج جوانان را از سر راه بر دارد و تمام سیاست های اتخاذ شده در این زمینه به کاهش سن ازدواج منجر شود و از طرفی دیگر صدا وسیما نه تنها نگاه مقلدانه نسبت به سبک زندگی غربی را ترویج نکند بلکه درجهت مبارزه ی با این نگاه قدم بردارد و مردم را نسبت به زیان و پشیمانی کشورهای غربی در خصوص پیری جمعیت اگاه کنند.جمله پایانی این یادداشت را با یکی دیگر ازبیانات مقام معظم رهبری به اتمام می رسانم.ایشان فرمودند: من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که میخواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد!۱۳۹۰/۰۵/۱۶ 



  • ۹۴/۰۸/۱۱
  • احمدرضا رحیمی

نظرات  (۵)

پس تا جمعیت پیر تر نشده بجنب 
پاسخ:
فعلن شما دست به نقدتری
  • یک بیسواد افراطی منحرف
  • آری. نه فقر به خودی خود عامل افزایش جمعیت است و نه ثروت. اما 
    عوامل فرهنگی هرگز خودبخود بوجود نمی آیند و تابع دستور و خواهش و التماس مسوولین و روسای یک کشور و حتی مشوقهای از جنس خروس قندی هم نیست. بسیاری از رفتارهای فرهنگی خود ریشه عمیقی در عوامل اقتصادی دارند. حتی تمایل به مذهب هم میان اقشار با توانمندی اقتصادی متفاوت یکسان نیست. البته عوامل فرهنگی تنها ریشه اقتصادی ندارند و ریشه های سیاسی و نظامی و جغرافیایی و ژنتیکی هم دخیل هستند اما به طور قطع عامل اقتصادی نیرومند ترین متغییر شکل دهنده تابع فرهنگ است. باید دید چرا در یک جامعه یا در قشری از جامعه داشتن فرزندان بیشتر مطلوب تلقی می شود و در برخی جوامع یا برخی اقشار داشتن فرزند بیشتر ناراخت کننده است.
    تا زمانی که مسوولین نتوانند تحلیل درستی از دلایل رشد جمعیت در سالهای اول انقلاب اراپه کنند هرگز راهی افزایش جمعیت نخواهند یافت. مردم نه با تشویق خشک و خالی بچه دار می شوند و نه با تشویق خشک و خالی از وسایل ضد بارداری استفاده می کنند. 

    جایی که مانند اول انقلاب اشتغال مطمئن و تامین اقتصادی مطمئن وجود داشته باشد هرگز با دهه هفتاد تا الان با شرایط اقتصادی مضطرب و فشار بر اقشار متوسط قابل مقایسه نیست. مردم همیشه شرایط  بد اما پایدار را به شرایط متوسط اما ناپایدار ترجیح می دهند. در شرایطی که هیچ آینده قابل پیش بینی برای فرزندان قابل تصور نیست چرا باید فرزند آوری کرد؟

    یک کشاورز فقیر هندی می داند که فرزندانش در بدترین حالت مثل خود اوخواهند بود  و ضمنا عصای دست و بیمه دوران پیریش هستند. یک شیخ ثروتمند قطری هم می داند که فرزندانش مثل خودش - حداقل تا چند نسل بعد - غرق در رفاه خواهند بود و نگران فرزند آوری نیست. هر دو آنها - شیخ قطری و کشاورز هندی - فرزندان زیاد می خواهند. اما یک خانواده متوسط ایرانی که با زحمت خود را در شرایط ناپایدار اقتصادی نگهداشته چه؟ آیا می تواند ضمانت کند فرزندانش در آینده پدر و مادرشان را بخاطر ایجاد آنها لعن ونفرین نخواهند کرد؟
    دلیل اصلی رای دادن اقشار متوسط به موسوی در انتخابات نه سخنرانی های او بود و نه برنامه ها و مناظراتش. تنها خاطره خوب دوره موسوی برای اقشارمتوسط باعث شد زمینه چنان فتنه ای و تجمع ۲۵ خرداد شکل گیرد. بله. مردم اقتصاد دولتی ناکارآمد و بی کیفیت اما پایدار و مطمئن دولتی را به اقتصاد توسعه یافته اما ناپیدار و زندگی در وحشت از آینده ترجیح می دهند. این مساله ملیت نمی شاسد و در همه جاهای دنیا با هر نژاد و فرهنگی همین نتیجهبه دست می آید.
    اقشار متوسط الان دچار نارضایتی شدید اقتصادی هستند و به دلیل هویت نظام جمهوری اسلامی و صبغه دینی حاکمیت؛ نارضایتی های مردم از حاکمیت به طور مستقیم سبب رویگردانی این اقشار از دیانت می شود. برای همین معضلات فرهنگی؛ بد حجابی؛ اعتیاد و... الان به بزرگترین مسایل قشر متوسط تبدیل شده است و چون این قشر هنوز در میان گذار از سنت به مدرنیته هم سرگردانند فشار شدید روحی و روانی ناشی ز این مسایل را هم باید تحمل کنند. در اینجا است که این افراد به راحتی جذب شعارهای ماهواره و تبلیغات مسموم ضد انقلاب قرار می گیرند.

    پاسخ:
    بحث شمارا اصلا قبول ندارم !
  • یک بیسواد افراطی منحرف
  • خوب قبول نداشته باش! حقیقت که بسته به رد و قبول شما عوض نمی شود.
    ضمنا اینکه یک طرفه بگوییم قبول نمی کنم و یا رد می کنم نه تنها نوعی توهین به کامنت گذارنده است که متاسفانه نشانه نوعی تفرعن و خودخواهی است. معنایش این است که من محور حق هستم و دلیل هم نمی خواهد! همینکه بگویم قبول ندارم یعنی قبول ندارم و همین کافیست! در واقع جز خدا کسی نمی تواند چنین ادعایی بکند! حتی ائمه هدی علیهم السلام هم برای تایید یا رد سخنانشان به وحی استناد و استدلال می کردند. 
    پاسخ:
    اصلن قصد توهین به شما رو نداشتم ولی باورکنید استدلال های شما صحیح نیست!نارضایتی مردم از حاکمیت،رای مردم به موسوی بدلیل داشتن خاطره خوب از او،شرایط مطمئن و پایدار اشتغال و اقتصاد در اوایل انقلاب،مذهب مردم را به اقتصاد گره زدن، اینها را من قبول ندارم ولی شاید دوستان دیگه کامنت شمارا بخونندو صحبت شما را تایید کنند!
  • یک بیسواد افراطی منحرف
  • خوب همین حرکت را گفتم توهین است که می گویید استلالتان صحیح نیست و تمام!  اما نمی گویید چرا صحیح نیست! این بدترین شکل مغالطه است.  معنیش این است که خود را احتمالا عقل کل می دانید و اصلا کامنت گذار را در حدی نمی دانید عظمت تفکر شما را درک کند. پس صرفا می گویید قبولت ندارم و خلاص!
    باور کنید این برخورد - که متاسفانه بشدت هم رایج شده است- اصلا اسلامی نیست. 
  • مm نصراصفهانی
  • سلام

    کاربردهای قرآن در زندگی ما مسلمانان و بخصوص شیعیان چیست؟ آموزش روخوانی و حفظ قرآن در خانه، مدرسه و مساجد. انجام استخاره برای کارهای مهمی که می خواهیم انجام دهیم مثلاً استخاره برای ازدواج. قرار دادن یک جله کلام الله مجید در مهریه دختران؟ نگاه کردن به آن هنگام جاری کردن عقد ازدواج. بوسیدن و از زیر آن رفتن برای سفر. بخشی از آن را جلو ماشین قرار دادن تا از خطر محفوظ شویم. خواندن در شروع جلسلات. ختم برداشتن برای حاجات. گاهی صبح ها یک صفحه آن را خواندن؟ در ماه مبارک رمضان آن را ختم کردن. خوانده شدن در مجالس فاتحه. بنابراینکه کاربرد قرآن در زندگی ما همین باشد، نیازی به اینکه چگونه کاربری کنیم آن نیست.

    کجای قرآن کدامیک از این کارها را دستور داده است و کدامیک از این کاربردها قرآنی را خود قرآن برای خود گفته است. ملاحظه خواهیم کرد که هیچکدام کاربرد اصلی قرآن نیست و کارکردها، کارکردهای تحریف آمیزی است که گویی مشکل تازه ای نیست. امیر المومنین (ع) در انتهای خطبه ۱۷ نهج البلاغه از این کارکرد شاکی است و می فرماید: إِلَى اَللَّهِ أَشْکُو مِنْ مَعْشَرٍ، یَعِیشُونَ جُهَّالاً، وَ یَمُوتُونَ ضُلاَّلاً. لَیْسَ فِیهِمْ سِلْعَهٌ أَبْوَرُ مِنَ اَلْکِتَابِ، إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ وَ لاَ سِلْعَهٌ أَنْفَقُ بَیْعاً، وَ لاَ أَغْلَى ثَمَناً مِنَ اَلْکِتَابِ، إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لاَ عِنْدَهُمْ أَنْکَرُ مِنَ اَلْمَعْرُوفِ وَ لاَ أَعْرَفُ مِنَ اَلْمُنْکَرِ؛ شکایت این مردم را به خدا می برم که ۱- زندگی جاهلانه دارید. ۲- با گمراهی می میرید. چرا چون هنگامی که قرآن بدون تحریف و تغییر، حق خواندنش ادا می شود این کالا بی روفق است. اگر قرآن تحریفی عرضه شود بازارش داغ است این است که نزد آنان بدتر از معروف و خوب تر از منکر نیست.


    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی