یادداشتهای شخصی احمدرضارحیمی

"بسم رب الشهدا و الصدیقین"
در پانزدهمین روز از ماه خدا در یکی از سالهایی که فرزندان آقا روح الله سودای آسمانها را داشتند به جرگه زمینیان پیوستم. آشنا به علوم آسمان و زمین و علاقمند به تاریخ معاصر ایران.این علاقه من را به سیاست کشاند ولی اهل سیاست نیستم، معتقدم سیاست "اهل"خودش را دارد و ما "اهلیت"آن را نداریم.منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستم.
arrahimi@chmail.ir
اینستاگرام
https://www.instagram.com/ahmadrrahimi

طبقه بندی موضوعی
بایگانی


مثل هرسال پر از حسرت اینم که چه زود
 دلمان تنگ برای «دهه ی اول» شد...

  • احمدرضا رحیمی

همانطور که تو پستای قبلی وعده داده بودم امروز یکم در مورد سایت سابقات میخام بنویسم هرچند در مورد سایت قبلا با بچه ها مفصل صحبت کردم چه به صورت گروهی و چه به صورت انفرادی ولی شاید امروز یکم جنس صحبتهام فرق بکنه، البته شاید.معتقدم فضای رسانه ای شهرستان همچنان بکر و دست نخوردست این نظریه که بهش ایمان دارم. سایتها که نه یک سایت دنبال روابط عمومی های ادارات هست و منفعلانه اوضاع شهرستان را رسانه ای می کند _البته نه به این غلظت که نوشتم _ ولی در مجموع روند همینه و کانالهای به اصطلاح رسمی شهر هم دنبال خاله زنک بازی. این شمای کلی فضای رسانه ای شهر و شهرستان. حال در این فضای زرد رسانه ای به دوستان بعد از یکسال تجربه ناموفق سابقات پیشنهاد کردم کاری بشود که در این رسانه های _زرد_ نمی شود و ما باید یک جریان رسانه ای تولید محتوا در شهر و شهرستان راه بیاندازیم که گفتمان انقلاب اسلامی و مطالبه گری عمومی را راه بیندازیم و مثالهایی را برای دوستان طی چند سال اخیر زدم که یا خودم کار کردم یا دیگران و اثراتش را در جامعه و بین مسئولین بازگو کردم. برنامه ای که برای بچه ها تشریح شد شامل ماهیت، هدف کلان ، اهداف خرد،حوزه عملیات و ابزارهای عملیات بوددوستان همه گفتند این برنامه خوبه.بنظرخودمم این برنامه اثر حداقلی که داشت دید بچه ها را یکم باز می کرد نسبت به کار رسانه. خوب تا اینجای کا خوب بود چون بچه ها از این بلا تکلیفی دراومده بودند و حوزه کاری هرکسی مشخص بود و همه چیز اماده تا یک رویکرد رسانه ای جدید در شهر و شهرستان آن هم از مسجد را شاهد باشند.در گروه تلگرامی سابقات دهها موضوع داده شد که خلاء های رسانه ای را پر می کرد و... بیش از این اطاله کلام نکنم باوجود اینکه بیش از یکی دوماه از سایت میگذشت و علی رغم قولی که دوستان دادند و پیگیریهای روزانه و بعضا هفتگی دوستان کم لطفی کردند و تلاشی نکردند تا این کار به ثمر برسد البته شاید در برخی موارد حق داشته باشند مثلا به لحاظ نگارشی شاید کار برایشان سخت باشه ولی این موضوع هم با تدبیر میشد حل بشه ولی دوستان با وجود اینکه گفتند پای کار می ایستیم و "ما هستیم" به دلایل مختلفی که در ادامه کار بیان کردند از این کار ترسیدند و حاضر نشدند وقت بگذارند و تقزیبا ورود پیدا نکردند تا همچنان این فضا بکر و دست نخورده باقی بماند.


همزمان که مینوسم دارم زمینه "اسلام یا حسین تشنه کام  یا حسین " سید رضا نریمانی که شب اول محرم امسال خوند رو گوش میکنم و لذت می برم. فوق العاده زیباست.

  • احمدرضا رحیمی




پرچم زده‌اند از غم تو کوچه ‌به ‌کوچه
انگار عوض کرده زمین پیرهنش را...

هفت سین محرم : سین مثل ساربون با چه رویی انگشترو برد... سید رضا نریمانی

  • احمدرضا رحیمی

دیروز متوجه شدم که آقای کشوری دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی در دهه اول محرم در برخی از هیئات اصفهان سخنرانی دارند.اخیرا دوسه تا سخنرانیهای ایشون را مطالعه کردم خیلی خوشم اومد و اطلاعات خیلی خوبی را مستمع ارائه میدهد، هنوز ادرس مراسم های ایشون را بدست نیاوردم ولی اگه شرایط زمانی و مکانی مناسب باشه طی یک اقدام انتحاری!! فدائیان نمیرم و پای منبر ایشون مینشینم؛فعلن ببینم چی پیش میاد.


  • احمدرضا رحیمی

چند وقتیه که خیلی دوست دارم دوباره وبلاگ نویسی را شروع کنم و مثل سابق وبلاگم به روز باشه ولی نمیدونم چرا اصلا  حس و حالش نبود، این جوری میتونم بگم که تقریبا بی انگیزه شده بودم وبا اینکه اتفاقاتی زیادی برام افتاده که میتونستم با نوشتنشون اونهارو برای همیشه به یادگار بگذارم ولی اصلا دستم به صفحه کلید نمی رفت و من هم نظاره گر...

و اما بعد...

این روزها حالم خوبه تقریبا و دارم برای زنگی آیندم تصمیم میگیرم، این تصمیم برای هرکسی مهمه و قطعا برای مقطعی زندگی ادمارو تحت تاثیر قرار میده من هم از این قاعده مستثنی نیستم. حدود یک ماه پیش تصمیم گرفتم که با توجه به اینکه محرم نزدیکه  سخنرانی های حاج آقا مجتبی تهرانی _شخصیت دوست داشتنی که تا زمانیکه زنده بود اصلا اسمش را هم نشنیده بودم و بعد از فوتش فهمیدم چه کسی را از دست داده ایم _ راکه در مورد محرم هست را مطالعه کنم تا با معرفت بیشتری محرم امسال را درک کنم.روند داشت به خوبی طی میشد هرشب مطالعه یک جلسه از سخنرانی های ایشون که واقعا با تمام وجودم مطالعه میکردم و آخر سخنرانی هم روضه - البته نوشتاری - وااای که نمیدونید چقدر لذت بخش بود برام...تقریبا جلد اول تمام شد یعنی دوسه جلسه دیگه مونده بود که ناگهان جرقه ای به ذهنم خورد که الان با توجه به بحث ازدواج نیازم به مطالعه کتابهای با این مضمون هست و باید این کتابها رو مطالعه کنم و سرانجام علیرغم میل باطنی رفتم به سمت مطالعه این جور منابع ، که البته کمک زیادی بهم کرد تا در این مسیر با فهم بهتری حرکت کنم.

و اما در مورد سابقات

در مورد سابقات حرف دارم اون هم به مقدار زیاد ولی صریح و روشن... ان شاء الله در روزهای آینده خواهم نوشت


  • احمدرضا رحیمی
روزه ی حسین (علیه السّلام)

اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟

یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند.

(فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی)

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است)

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.



انتشار با ذکر منبع بلامانع است! (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )




روضه...

اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟

یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند.

(فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی)

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است)

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.


  (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )



روزه ی حسین (علیه السّلام)

اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟

یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند.

(فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی)

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است)

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.



انتشار با ذکر منبع بلامانع است! (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )

روزه ی حسین (علیه السّلام)

اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟

یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند.

(فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی)

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است)

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.



انتشار با ذکر منبع بلامانع است! (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )

روزه ی حسین (علیه السّلام)

اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟

یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند.

(فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی)

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است)

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.



انتشار با ذکر منبع بلامانع است! (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )

روزه ی حسین (علیه السّلام)

اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟

یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند.

(فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی)

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است)

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.



انتشار با ذکر منبع بلامانع است! (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )

روزه ی حسین (علیه السّلام)

اولین بار است که آقا ابی عبدالله روزه گرفته، فاطمه (سلام الله علیها) فرستاد دنبال آقا رسول الله (ص) بابا جان ! یا رسول الله اولین بار است حسین (علیه السّلام) روزه گرفته، افطار قدم رنجه کنید، خدمت شما باشیم، همه کنار سفره ی افطار حسین جمعند، وقت افطار که شد، آب مقابل حسین (علیه السّلام) گذاشتند، وقتی خواست افطار کند یک نگاه به صورت جدش رسول الله (ص) کرد، یا جدّاه، به من چه می دهی افطار کنم؟

یک نگاه به صورت قشنگ حسین (علیه السّلام) کرد، فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: حسین جان افطار کن، بابا جان به من چه می دهی افطار کنم؟ امیرالمؤمنین فرمود: نصف عبادت های من برای آن هایی که تو را دوست دارند.

(فردای قیامت یک وقت به پرونده ی اعمالت نگاه می کنی عبادت های علی را می بینی)

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پسرم افطار کن، مادر به من چه می دهی افطار کنم؟ نصف عبادت های من برای آن هایی که برای تو گریه می کنند (ثواب یکی از آن نمازهای شب نشسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای همه ما بس است، ثواب یکی از آن تازیانه هایی که در راه ولایت خورد برای مغفرت ما در روز قیامت بس است)

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: داداش افطار کن، برادر جان شما به من چه می دهی؟ فرمود: فردای قیامت خودم بر در بهشت می ایستم و یک یک محبّانت را وارد بهشت می کنم، وقتی همه ی آنها وارد بهشت شدند، بعد خودم وارد می شوم.



انتشار با ذکر منبع بلامانع است! (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )

  • احمدرضا رحیمی

واقعا نمی دونم!

فقط از الان لحظه شماری می کنم برای هیئت

اربابم نوکرت را دریاب


  • احمدرضا رحیمی

منتخبی از تصاویر علی مون در شب گذشته

  • احمدرضا رحیمی

فیلم معمای شاه  با تموم نقاط قوت و ضعفی که داشت بالاخره تموم شد و تونست در حد خودش بخشی از تاریخ معاصر را به تصویر بکشه. از بین این  فیلم چند ده قسمته دوتا سکانسش توجهم را جلب کرد که یکیش فوق العاده برام چندش آور بودو یکی دیگه شگفت زده. سکانس چندش آورش این بود که گزارشی به نصیری رئیس ساواک دادند که شیخ حسن روحانی آیت الله خمینی را امام خطاب کرده!!! این دیگه اوج چاپلوسی و...  دست اندرکاران مجموعه معمای شاه را می رساند چرا که گزارشات تاریخی دقیقی وجود دارد که افرادی مثل آیت الله مصباح یزدی حدود شش هفت سال قبل از انقلاب امام خمینی را "امام" خطاب می کردند؛ این دیده نمیشه ولی کسی که یک سال قبل از انقلاب از واژه "امام " استفاده کرده برایش یک سکانس اختصاص می دهند آن هم چون رئیس جمهوره. سکانس دومش که من را شگفت زده کرده اون جایی بود که سولیوان به دوستانش در آمریکا گفت حکومت شاه تموم شد و ما باید در فکر نفوذ در انقلابیون و در رهبران انقلاب باشیم.بنظرم عوامل معمای شاه اینجاشو زیاد متوجه نشدند که چی گفتندوگرنه نفوذ در شخصیتهایی صورت گرفت که در همین مجموعه بولد شدند که با مرور برخی از اسناد متوجه می شویم که چه کسانی قبل از انقلاب و در اوایل انقلاب با برخی مراکز در ارتباط بودند.  

  • احمدرضا رحیمی

فوت ناگهانی آقای هاشمی همه علاقمندان به انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری را شوکه کرد وطبیعی بود که همه اذهان به این رویداد متوجه شود؛ اما طی 48 ساعت گذشته دروغها و رفتارهای مشمئز کننده صدا و سیما در پرداختن به چهره ایشان، از او یک انقلابی تمام عیار مجاهد ترسیم کرده که در گزارش خبری 21 این قضیه به اوج خود رسید. هرچند ادب اسلامی حکم می کند که در این مقطع جز خوبی از آقای هاشمی چیزی نگوییم و جز غفران و رحمت الهی برای او چیزی نخواهیم؛ولی علی رغم همه مجاهدتها و فداکاری های ایشان در دوران قبل از انقلاب  این نباید باعث تحریف تاریخ شود و این سیاست صدا و سیما و عدم تطبیق آن با عالم واقع، دوگانه ای بیگانه را درقاب جادویی به نمایش گذاشت. یادمان باشد که تفکر سرمایه داری در دوران ایشان کلید خورد و در اوایل ریاست جمهوری گفتند: دوران اظهار فقر و بیچارگی کافیست و زمان آن رسیده که مسولین ما به "مانور تجمل" روی آورند که مصادیق آن را می توان در پدیده اشرافیگری و حقوق های نجومی جستجو کرد؛ یادمان باشد در دوران ریاست جمهوری ایشان تکنوکراتها نضج گرفتند و حضرت آقا فرمودنددر آن دوران وقتی که گفتم درب چاهها را ببندید، تکنوکراتها خندیدند و گفتند مگر شدنی است؛ یادمان باشد که اسلام لیبرالیستی از تفکرات ایشان بود و علی رغم بدیهیات و بینات انقلاب ، ایشان خواهان و خواستار خذف شعار "مرگ بر...." بودند و این درحالیست که استکبار ستیزی از اصول لایتغیر اسلام سیاسی است؛یادمان باشد اقتصاد لیبرالیستی و له شدن قشرمستضعف جامعه در زیر چرخهای توسعه در دوران ریاست جمهوری ایشان بیان شد و همین هم شد فقیر روز به روز فقیرتر و ثروتمند روز به روز ثروتمند تر؛ یادمان باشد در دورانی که فرزندان این مرز و بوم سینه هایشان را جلوی گلوله های داعشی سپر می کردند فرزند ایشان با سران بهائیت عکس یادگاری گرفت و باعث شد کاخ سفیدبیانیه ای در حمایت از این فرقه ضاله صادر کند و آقای هاشمی دم نزند. بیش از این اطاله کلام نکنم ولی حتما باید هاشمی را با تمام ابعادش مطالعه کنیم


  • احمدرضا رحیمی